بی حضور تو...
برای کسی می نویسم که در تن خسته و رنجورم با نیروی عشقش ..
حس نشاط و زندگی افرید..
برای کسی می نویسم که در تنها با کلامش اشنایم و با چهره اش بیگانه..
فقط این را می دانم که کسی هست که نور امید را در دلم کاشته...
ای کاش حضورش تنها در خیالم نبود...
ای کاش همیشه با من بود.....
نویسنده: (یکشنبه 86/10/16 ساعت 5:38 عصر)